تابستان ..
تابستان ها به درد این می خورد
که تکه های یخ را بندازی توی لیوان و آب لیمو و عسل قاطی اش کنی
و هی جلینگ جلینگ هم اش بزنی و هی هورت بکشی
و هی جیگرت حال بیاید ..
تابستان به درد این می خورد که پیراهن گلدار گشاد بپوشی
و موهایت را گیس باف کنی و تا لنگ ظهر بخوابی
و آفتاب از لایه درز پرده بپاشد روی صورتت ..
تابستان به درد این می خورد که کولر را بگذاری رو 17 درجه و تا صبح پتو را بکشی روی سرت
و آب درون لیوان بالای سرت قندیل ببندد ..
تابستان به درد این می خورد که تمشک وحشی را نمک و گلپر بپاشی و بخوری ..
تابستان به درد این می خورد که عصرها مانتو و دامن و کفش بندی بپوشی و بروی بیرون
و بستنی لیوانی بخوری با یه عالمه دراژه های رنگی ..
و جمعه ها بروی کنار دریا و بادبادک هوا کنی و کلی روی ماسه ها پابرهنه راه بروی ..
اصلا تابستانها باید کل دنیا تعطیل باشند و خوش بگذرانند ..
مثلا بیایند ماسوله و روی سقف های کاهگلی پاهایشان را دراز کنند و حسابی دلشان غش برود ار اینهمه دلخوشی..
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .